هدف اول: درک عمیق تر
اولین هدف پس از انگیزه سازی این میشود که ما درک عمیق تری از مطالبی که بر آن تأمل کردهایم و یا کتابی که محور بوده است، پیدا بکنیم.
مهارت های لازم:
1- مهارت درک تفاوت ها
2- مهارت فهم اشاره ها
3- مهارت کشف روابط بین مطالب
4- مهارت تفکیک مدعا از دلیل
مراحل کار:
گام اول: دقت در تعابیر و تفاوت در تعابیر
ما عادت کردهایم که بسیاری از متنها و صحبتها را روزنامهای مطالعه میکنیم و روزنامهای میشنویم. دقت در تعابیر و بار متفاوت تعابیر مختلف را نداریم. آسیب های عدم دقت:
- به فهم درست مطلب نمیرسیم.
- تفاوت مطلبی که در اینجا ارائه شده است با مطلبی که در جای دیگری ارائه شده است را در نمییابیم.
ذهن ما برای اینکه راه فهمش را کوتاه کند و به تعبیری در کار
سهولت ایجاد کند، سعی میکند که از نشانهها و علایمی که در متن است، به
چیزهایی که از قبل میدانسته منتقل شود و بگوید که: «خُب این همان است.»
این یکی از شیوههای مطالعهی سریع است؛ نه مطالعه متنهای علمیِ دقیق که نیاز به دقت و تأمل دارند. در متن علمی باید به کمترین تفاوت دقت کنید و تأمل داشته باشید. این سهولت عادت ما در تمام امور است. خصوصاً در کارهای فکریمان خیلی راحت یک دو تا کلمه که دیدیم به این دو تا کلمه منتقل میشویم. به یک مطلبی که قبلاً داشتیم و یا آموختیم میگوییم که خوب پس این همان است و از آن میگذریم.
دقت در تعابیر و تفاوت آنها خیلی مهم است، خصوصاً حالا در جایی که شما بناست یک متنی را ببینید و بعد بیایید این متن را برای دیگران بیان بکنید، اگر دقت در تعابیر نداشته باشید، به راحتی به شما اشکال میشود که این که شما میگویی اصلاً گوینده این حرف را نمیخواهد بزند.
گام دوم: توجه به اشاره ها
بعضی از متنها اشارههایی دارند که به این اشارهها باید توجه کرد. البته دریافت مرجع اشارهها به گستردگی اطلاعات افراد بر میگردد. اگر اطلاعات افراد خوب باشد اشارهی بحث را میفهمند که به کجا برمیگردد اما اگر اطلاعات کم باشد مرجع اشاره را در نمییابند. ولی حداقل علامت سؤال و ابهام را آنجا میگذارند که من اینجا نفهمیدم که به چه دارد اشاره میکند. و این کمک میکند که متن را بهتر بفهمیم.
گام سوم: دقت در ارتباط مطالب
گاهی مطلبی خوانده میشود و به ارتباطها توجه نمی شود. یک مطلبی را در پاراگراف اول و یا دو خط یک پاراگراف دیدهایم. در سه خط بعدی هم مطلب دیگری است. میخوانیم و میرویم. این هم یکی از مهارتهایی است که ما حتماً باید دنبالش باشیم که مطلب را که گرفتیم ارتباطها را توجه بکنیم. حالا چه در یک پاراگراف و چه در چند پاراگراف، ممکن است صدر و ذیل به هم مرتبط باشند. باید ارتباطشان را بفهمیم. باز باید این دقت را کرد
گام چهارم: تفکیک مدعا از دلیل
هر کسی که متنی را مینویسد، ادعایی دارد که در آن متن قصد اثبات آن را دارد. گاهی نویسنده مطلوب و خواسته خودش را مطرح میکند و دیگر برای اثبات آن دنبال دلیل نیست. بلکه سعی میکند با تعریفکردن و توضیح دادن آن را جا بیاندازد. متن علمی، خصوصیتش این است که اگر کسی ادعایی دارد، باید برایش دلیل را نیز بیاورد. شما برای اینکه بتوانید دلیل را خوب دریابید و زمینهی نقادی و ارزیابیش را بعداً فراهم بکنید، باید این گام را بردارید. مدعا را از دلیل تفکیک کنید. دوستان طلبه که با متنهای حوزوی مواجه هستند، این را خیلی بیشتر حس میکنند. متنی شروع شده است مثلاً تقریر درس فلان آقا در فقه و یا در اصول و یا حتی متن تفسیر فلان بزرگواری که تفسیر نوشته است. میبینید متن را گفته است و مدعا را مطرح کرده و توضیح داده است. اما هرچه میگردید، دلیل را پیدا نمیکنید. باید همین نگاه را در متنهای دیگر نیز داشت.